خرید
پنج شنبه من و بابایی و مامانبزرگ رفتیم تهران واسه خرید اولیه سیسمونی
من مرخصی گرفته بودم ولی بابا براش جلسه گذاشتن و مجبور شدیم ظهر راه بیفتیم .ساعت 4 رسیدیم و تا ساعت 8 گشتیم . خدار وشکر تونستیم سرویس کامل کالسکه رو بگیریم ولی خب دیگه به لباس نرسیدیم بابا هم یه جفت کفش خوشمل واست خرید شب هم موندیم خونه پسر عمه مامان و جمعه عصری هم برگشتیم.
مرسی مامانی که اذیتم نکردی و پسر خوفی بودی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی