آرادآراد، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

نی نی گولو

سال تحویل 1392

بالاخره سال 1391 تموم شد.سالی که خداوند مهربون یه فرشته زیبا رو به خانواده ما هدیه داد و من و باباش رو تا آخر عمر مدیون خودش کرد.امیدوارم سال 92 هم خداوند دل همه مامانای منتظر رو شاد کنه. خدایا به همه حاجتمندا، نیازمندا،فقیر،یتیم،صغیر،مسافر،خسته ،عاشق،تنها، دلتنگ ،مریض......کمک کن و حاجت دل همه رو عنایت کن.   ...
1 فروردين 1392

اولین سلمونی در 5 ماهگی

گل پسرم از وقتی دنیا اومدی بابایی نمی ذاشت موهاتو کوتاه کنیم تا اینکه وقتی خانواده بابایی از یزد اومدن مامانبزرگ بابارو مجبور کرد ببرتت سلمونی تو هم با بابایی و عمو عماد رفتی و موهاتو کوتاه کردی و کلی عوض شدی.قربون گل پسر نازم که مثل آقاها وایستاد تا موهاشو کوتاه کنن ...
5 بهمن 1391

سرگرمی

بچه ای که مامان و باباش از 24 ساعت 20 ساعت جلوی کامپیوتر نشستن نتیجش میشه این!!!!!!!   ...
10 دی 1391

اولین غلت

آراد کوچولو امروز  در صد و دومین روز زندگیت اولین غلت رو زدی  اونم رو مبل خودتم تعجب کردی .     ...
2 دی 1391

100

پسرکم صدمین روز تولدت مصادف با شب یلدا شد امیدوارم که عمری طولانی و با عزت داشته باشی. شب همه خونه مامانبزرگ دعوت بودیم و ما به افتخار آراد یه کیک هندونه با شمع 100 خریدیم.منم فقط باید مواظب میشدم پسری با کله نره تو کیک...   ...
30 آذر 1391

اولین مسافرت آراد

پسرکوچولوی من اولین مسافرت زندگیتو وقتی  50 روزت بود رفتیم. یزد.زادگاه باباجون.دیدن مامانبزرگ و بابابزرگ و عموها. خدارو شکرکه اصلا اذیتم نکردی.هرچند به خاطر سردی هوا خیلی نتونستیم بریم گردش و تفریح.انشاا..عید تلافی میکنیم. جالبه دختر خاله آنیتا هم اولین مسافرت زندگیشو تو 1 ماهگی اومد یزد عروسی مامان و بابا.خدایا زمان چقدر زود میگذره.میدونی بابایی شناسنامتو از یزد گرفت؟؟؟؟؟؟؟؟امیدوارم بزرگ شدی شاکی نشی. پسرعمو صدرا 1 سال و 2 ماه از تو بزرگتره خیلی شیرین و با نمکه .عکس پسرعمو و دختر خاله رو می ذارم که یادگاری بمونه   ...
3 آذر 1391

واکسن 2 ماهگی

گلم 20 آبان من و تو ،بابایی و مامانبزرگ رفتیم واسه واکسن 2 ماهگی. نمیدونم چرا هنوز یه فکری نکردن که این واکسن وحشتناکو تبدیل به قطره کنن!!!!!!!!! بابا که اصلا تو اتاق نیومد دلشو نداشت نگاه کنه .منم فقط زل زدم تو چشات تا تزریق تموم شد .کاش میشد دردتو من تحمل میکردم.مامانبزرگ هم خدا خیرش بده که پاهاتو نگه داشت. خداروشکر بعد از یک دقیقه گریه ات قطع شد و رفتیم خونه .تب نکردی و هیچ مشکلی هم پیدا نکردی.امیدوارم همه سختیهای زندگیتو به راحتی همین واکسنت پشت سر بذاری. ...
3 آذر 1391

زندگی شیرین تر می شود

آرادکوچولوی من خوشحالم که پا زندگی ما گذاشتی و زندگی من و بابایی رو شیرین تر کردی. حالا خیلی روال زندگیمون روتین تر شده شبا همزمان با من و بابا می خوابی و صبحها هم با ما بیدار میشی.در طول روز فقط وقتی شیر بخوای یا خوابت بیاد یکم نق نق میکنی وگرنه مثل یه گربه ملوس آرومی.یا روی تشک بازیت مشغول بازی هستی یا جلوی تلویزیونی و تماشا میکنی. دوست دارم هزار تااااااااااااااااااااااااااااا ...
3 آذر 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نی نی گولو می باشد