تشکر ویژه
پسرم امروز 17 روزت شد.
تو ابن مدت مامان (بابا حامد)که 10 روز بابابزرگ و عمو عماد رو یزد تنها گذشتن و اومدن پیش ما موندن خیلی کمکمون کردن
همین طور هم مامان بزرگ و خاله بزرگ که خیلی زحمت کشیدن
دست همشون درد نکنه من که با وجود بخیه هام هیج کاری نمی تونم بکنم
ولی باید یه تشکر ویژه بکنم از بابا حامد نه فقط واسه این 17 روز بلکه واسه 9 ماهه قبلش
بابا حامد همه کج خلقی ها و بداخلاقی ها و ویار و تهوع و ..........................مامانو تحمل کرد
ماههای آخر همه کارهای خونه از آشپزی نظافت و خرید و....همه افتاده بود گردن بابا و اونم بدون توقع همه رو انجام میداد.
بعد از زایمان هم با وجود خرج ومخارح زیادمون یه هدیه خوشگل و گرون واسه مامان خرید.
میدونم که همه باباها اینطوری نیستن.مخصوصا این شبا که تو تا صبح چند بار بیدار میشی و گریه میکنی هرچی از بابا خواستم که اتاقشو جدا کنه که بیدار نشه و صبحها واسه اداره خواب نمونه قبول نکرد و پا به پای مامان تا صبح تو خوابوندنت کمکم میکنه.
بابا حامد انشاا... 120 سال زنده باشی و سایه ات بالا سر من و پسرمون باشه
تشکر بابت همه چیز